این صدایِ رسایِ ناقوس اخباریگری است در دل شهری که در چهار دهه اخیر داعیه دار تفکر عقلانیت شیعی در جهان اسلام بوده است؛ ادعایی البته بزرگ، شگرف و حیرت انگیز.

این نهیبِ پیروزمندانه‌ی تفکر حجتیه است بر سر همه‌ی بزرگان دینی که بر خلاف اسلاف خویش،با گوشه نشینی و عافیت طلبی راه را بر رشد و توسعه این تفکر باز گذاشته اند.این تازه آغازِ یک راه است.

تفکر اخباریگری به پرچمداری جریان حجتیه در سالهای نخست انقلاب که با نهیب تند امام خمینی به گوشه ای خزید، با سازماندهی و بازشناسی موقعیت و جایگاه خود، هوشمندانه درصدد توسعه و نفوذ برآمد و از غفلت حاکمیتِ برآمده از فقه اصولی نهایت بهره را برد.

واقعیت تلخ اینکه نه در دوران رهبری امام خمینی و نه در دوران جانشین او، این جریان هیچ گاه حذف نشد، بلکه با درایت و زیرکی در لایه های مختلف حاکمیت و مراکز علمی و فرهنگی و حتی امنیتی نفوذ کرد و اینک در آغازِ دهه پنجم انقلاب با فریاد بلندِ هل مِن مبارز، آماده ورود به جنگ قدرت است.

مماشات حاکمیت و بزرگانِ حوزه بویژه در سه دهه اخیر با این جریان، کار را به جایی رسانده است که اینک نمایندگان این تفکر در مراکز مهم تصمیم سازی و تصمیم گیری کشور نفوذ کرده و با پشتوانه سازمان بزرگ و تقریبا قدرتمند خود صاحب کرسی شده اند.

شوربختانه تلاش منسجم و مستمر این گروه در حوزه های مختلف اعم از تقنینی، قضایی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، ی و حتی امنیتی در حال به ثمر نشستن است و دیری نخواهد پایید که این آرامش و س به طوفانی سهمگین و ویرانگر بدل شود.

هرچند این جریان بسیار امیدوار است تا ایران را به گروگان خود درآورده و تقاص سالها سرکوب و گوشه گیری اجباری را از حاکمیت بگیرد، اما در قبال مردمانش کاری از پیش نخواهد برد؛ چرا که این مردمان در آستانه‌ی یک رنسانسِ بزرگ فکری و عقیدتی قرار گرفته اند؛ می توان امید داشت که در دوران پساکرونا سهم عقلانیت در دین باوری و دین ورزی عامه بیشتر از قبل گردیده و از اینرو این نوع حرکتها، اعتراضها، تفسیرها و تبیین ها می تواند امری مبارک و خجسته باشد. از این منظر بایستی این حرکتها را بر همه‌ی آنانی که دغدغه‌ی عقلانیت و تفکر انتقادی در حوزه‌ی دین و دینداری عامه دارند تبریک گفت. مبارکمان باشد.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها